مادربزرگم رو بردم دکتر
به دکتره میگه آقای دکتر یه دارویی بهم بده دردم ساکت بشه
تا فردا برم پیش یه دکتر درست حسابی!
من فقط سقف رو نگاه میکردم |:
-----------
ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﯾﻨﯽ …
ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺗﻮﻟﺪﻣﻮ ﯾﺎﺩﺵ ﻧﺒﻮﺩ ﻭ ﺑﻬﻢ ﺗﺒﺮﯾﮏ ﻧﮕﻔﺖ …
.
.
.
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻣﻤﮑﻨﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺗﻮﻟﺪﻡ ﻧﯿﺲ ﺑﯽ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻫﻢ ﻧﺒﺎﺷﻪ
ﻭﻟﯽ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ |:
-----------
دیشب اینترنتم قطع شد تا رفتم تو حال
بابام با چوب افتاد به جونمو هی داد میزد دزد دزد
یهو مادرم داد زد نزن نزن پسرمونه
بابام تو چشاش اشک جمع شد گفت تویی پسرم ؟
چقد بزرگ شدی !
-----------
پدربزرگم گاهى انقدر چایى شیرین هم میزنه
که هرآن ممکنه با همون استکان به پرواز دربیاد
-----------
تو زندگیت مثل درخت فندق باش
یادم نیس چرا ولی حالا تو باش ضرر که نمیکنی!
دمت گرم
تو عروسیت جبران میکنم
-----------
ﻣﺎ ﻳﻪ ﺁﺑﮕﺮﻣﮑﻦ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﮐﻪ ﻫﺮ ۵ ﺩﻗﻴﻘﻪ ﻳﻪ ﺑﺎﺭ ﻣﻨﻮ ﺑﻪ ﭼﺎﻟﺶ ﺁﺏ ﻳﺦ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﻴﮑﻨﻪ!